پرسشکده مرجع پرسش و پاسخ فارسی ایران
مسئلهی مهم آن است که هرگز از سؤالکردن دست برندارید. برای هر حس کنجکاوی، یک پاسخ وجود دارد.
نمی دانید؟! بپرسید!
می دانید؟! پاسخ دهید!
|
1 پاسخ
در پاسخ به سوال شما به چند نکته اشاره می کنیم.
الف) اصل ثواب به معناى عود و رجوع و بازتاب است. ثاب یثوب یعنى: رجع (بازگشت). ثواب عمل، یعنی بازتاب نتیجه عمل، از آن روی ثواب را جزاى طاعت دانستهاند؛ یعنى، چیزى که در برابر طاعت به انسان بر مىگردد. مثوبه نیز به همین معناست: A}لمثوبه من عنداللّهخیرM}{A؛ یعنى جزا و پاداش الهى برتر و والاتر استV}{M(بقره، آیه 103){V. ب) ثواب و پاداش مىتواند به صورت کمّى و کیفى هر دو باشد. نعمتهاى بهشتى که ثواب و پاداش اهل طاعت است از دو بعد مادى و معنوى هر دو برخوردار است. بنابر این مىتواند کمیّت هم داشته باشد. در قرآن مجید به هر دوصورت اشاره شده است؛ مثلاً ملاحظه کنید گاهى چنین تعبیر شده است که: A}من جاء بالحسنه فله عشر امثالهاM}{Aکسى که کار نیکى انجام دهد ده برابر به او پاداش داده خواهد شدV}{M(انعام، آیه 160){V. البته این ده برابر منحصر در کمیت نیست؛ بلکه بدین معنا است که اجر و ثواب او را بیش از آنچه او انجام داده است، خواهیم داد. ولى این مضاعف بودن هر دو بعد کمّى و کیفى را شامل است. در بسیارى از تعبیرات قرآنى به کیفیت جزا اشاره دارد؛ نظیر A}ان کتاب الابرارلفى علیینM}{A؛ نامه اعمال ابرار و نیکان در جایگاه منیع و مرتفعى است»V}{M(مطففین، آیه 18){V. نامه اعمال آنها در جایگاه منیع و مرتفعبودن نشانگر آن است که مقام آنها نیز والا و منیع است. V}(تفسیر نمونه ذیل آیه){V یا A}فاولئک مع الذین انعم اللّه علیهم منالنبیین والصدیقین والشهداء والصّالحین و حسن اولئک رفیقاًM}{A؛ آنهایى که از خدا و رسولش اطاعت مىکنند سرانجام در مجاورت افرادى قرار خواهندگرفت که مورد انعام پروردگار قرار گرفتهاند؛ از انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین که آنات همنشینان شایسته و با ارزشى هستندV}{M(نساء، آیه69){V. ملاحظه مىکنید که در آیه مذکور سخن از کیفیت جزا و پاداش است. ج) شکى نیست که قسمتى از اجر و پاداش نیکىها، مربوط به کمال وجودى و ارتقاى شخصیت خود انسان است.A}لهم درجات عند ربهمV}{A(انفال، آیه 4){V؛ بلکه A}هم درجات عنداللّهV}{A(آل عمران، آیه 163){V. براى آنها فرداى قیامت درجاتى در ساحت پروردگار است بلکه خودشان درجات خواهند بود. ولى نمىتوان گفت که هر چه هست، در اندرون وجود آنهاست؛ نظیر اینکه صاحبان علم و معرفت و هنر و حکمت در همین دنیا از دو بعد اجر و منزلت برخوردارند: هم از بعد شخصیت و کمال وجودى خودشان و هم برخوردار ازمجالست با رجال و شخصیتهاى وزین و ارجمند و مىبینیم که اصولاً محیط زندگى آنها، چه از نظر فیزیکى و مادى وچه از نظر فکرى و فرهنگى، فراتر و عالىتر از دیگران است. این مسأله در قیامت نیز مطرح است. گر چه همه آنچه هست از درون شخص و کمال نفس انسان نشأت مىگیرد، ولى در عین حال و با یک دید دیگر نمىتوان همه چیز رامنحصر به درون ذات دانست؛ مثلاً شراب طهورى که از کوثر بهشت مىنوشند یک ثواب است، ولى آیا یک شىء درونى است یا به هر حال خارج از وجود آنها است؟ و قس على هذا.{J چ) در مورد وصول به خداوند گفتنی است: خدای متعال ذات هستی است و انسان مظهر خداوند است، مظهر هیچ گاه نمی تواند به ذات الهی برسد و ذات شود. ذات واحد است و منحصر به خداوند، آنچه برای انسان رسیدنی است، صفات وکمالات الهی است که در بهشت نیز به آنها وصول خواهد یافت. بنابراین بهشت چیزی غیر از خدا نیست و اینطور نیست که به بهشت رسیدن غیر از به خدا رسیدن باشد. بهشت مظهر لطف، رحمت، نعمت و صفات و کمالات الهی است و با درخواست بهشت و رسیدن به بهشت در حقیقت می توان به خدا رسید و این منافاتی با به خدا رسیدن ندارد. منظور از ثواب هم بازتاب نیکی است که خدای متعال برای اعمال نیک انسان قرار داده که به صورت نعمت های بهشتی نمود پیدا خواهد کرد. برگرفته از پرسمان |
