پرسشکده مرجع پرسش و پاسخ فارسی ایران
مسئلهی مهم آن است که هرگز از سؤالکردن دست برندارید. برای هر حس کنجکاوی، یک پاسخ وجود دارد.
نمی دانید؟! بپرسید!
می دانید؟! پاسخ دهید!
|
2 پاسخ
در پاسخ به سوال شما توجه به چند نکته لازم است ؛ اول اینکه ،اسلام در باب نظام سیاسی مطلوب اصول ثابت و قواعد کلی و غیر قابل تغییری را بیان کرده است این اصول و توصیه هاعام اگر چه مشتمل بر جزئیات و تفصیلات لازم برای ترسیم شکل و قالب دو حکومت و دولت اسلامی نیست اما این امکان را فراهم می نماید که مؤمنان در هر عصر و زمانه با توجه به مصالح و مقتضیات زمانه خویش با حفظ این اصول وثابتات مربوط به نظام سیاسی اسلام تغییرات مطلوب را در ساختار دولت اسلامی ایجاد کنندبرخی از این اصول و قواعد کلی عبارتند از الف: لزوم فقاهت و دین شناسی رهبر جامعه اسلامی ر حکومت اسلامى، این اصل به خودی خود بسیاری از اشکال متصور از حکومت را کنار می زند و قالب نظام سیاسی مطلوب اسلام را به گونه ای می خواهد که در راٰس آن فقاهت و عدالت تعیین کننده باشد سّر وجود چنین اصلی در نظام سیاسی اسلام ،لزوم اهتمام حکومت به تطبیق شریعت است آنچه این اصل ثابت بر آن پافشاری می کند اداره جامعه اسلامی توسط رهبر فقیه عادل است اما دیگر لوازم ایفای چنین نقشی به تفصیل بیان نشده است مثلاٌ تعداد نهادهای لازم برای تسهیل تطبیق شریعت بر روابط و مناسبات اجتماعی ، کیفیت حراست از اسلامیت نظام نحوه تنظیم قوانین و...ب :لزوم شورایی بودن تقنینات و تصمیمات دولت ، تاکید اسلام بر لزوم مشورت در امر حکومت اصلی روشن در ترسیم نظام سیاسی اسلامی است که به جای خود بسیاری از اشکال محتمل نظام یساسی را که بر پایه عنصر مشورت و مشارکت مبتنی نیست را کنار می زند .ج : عدم مغایرت فرامین و قوانین و تصمیمات دولت با تعالیم اسلامی ، این اصل نیز جهت گیری خاصی را به نظام سیاسی تحمیل می نماید بودن اینکه بر قالب و مدل خاصی از نظارت محتوایی تاکید داشته باشد. د: برابری مردم در برابر قانون ،این اصل اسلامی راه را برای طراحی هر گونه نظامی که امتیازات ویژه برای برخی از افراد قرار دهد ،مسدود می کند . ه: امکان نظارت مردم بر قدرت سیاسی با توجه به وظیفه همگانی امر به معروف و نهی از منکر و اصل نصیحت والی اسلامی بنابر این شکل و قالب حکومت باید به گونه ای طراحی شود که امکانت اجرا و پایبندی به چنین اصلی وجود داشته باشد .در اینجا نیز شریعت بر قالب و مدل خاصی از نظارت و کنترل قدرت تکیه نکرده است . توجه به این پنج اصلی که تنها بخشی از اصول و قواعد ترسیم نظام سیاسی اسلام را تبیین می کند به خوبی نشان می دهد که محتوای این اصول عام و غیر مختص به شرایط و ویژگیهای عصر خاصی است و با توجه به این اصول و قواعد با نظر به شرایط خاص زمانی و مکانی می توان الگوی خاصی را ترسیم نمود.( احمد واعظی ،حکومت اسلامی قم :مرصاد 1378،ص 150تا 154)بابراین اسلام شکل و نوع خاصی را برای حکومت پیشنهاد نمی کند و تکیه بر چارچوب های کلی است که ساختار حکومت نباید ناهماهنگ با آن باشد این مطلب نتیجه این مساله دقیق علمی و عقلانی است که احکام ثابت و تغییر ناپذیر اسلام که برای همه جوامع تا روز قیامت وضع شده اند از ساختاری کلان و کلی برخوردارند و در مقابل آنها احکام جزئی و متغیر ، متناسب با شرایط خاص زمانی و مکانی وضع می گردند.(محمد تقی مصباح یزدی ،نظریه سیاسی اسلام ، قم :مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره 1378 ج 2 ص 148) نکته دوم این که براساس ادله عقلی و نقلی فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت باید در راّس حکومت اسلامی قرار بگیرد البته پرداختن به ادله این مساله مجال دیگری را می طلبد و لی به همین مقدار بسنده می کنیم که از نظر عقلی از آنجا که اجرای احکام اسلام ضروری است و این احکام اختصاص به زمان حضور امام معصوم ندارد و از آنجا که حکومت مطلوب اسلام حکومتی است که در راّس آن معصوم قرار بگیرد ـ چون حکومت مستلزم تصرف در امور مردم است و این تنها از سوی کسی رواست که دارای این حق باشد و بر اساس آیات و روایات خداوند این حق را به پیامبر و امامان معصوم داده است و در عصر غبیت نیز امام معصوم اجازه چنین کاری را به فقیه جامع شرایط داده است ـ در زمان غیبت امام معصوم که امکان دسترسی به ایشان نیست باید نزدیک ترین مرتبه به حد مطلوب را تامین نمود و به دنبال نزدیک ترین و شبیه ترین حکومت به حکومت امام معصوم باشیم واقربیت به امام معصوم در سه امر فقاهت و آگاهی به احکام اسلام و دین شناسی و شایستگی روحی و اخلاقی (تقوا) و کارایی در مدیریت جامعه متبلور می شود که این امور در فقیه جامع شرایط وجود دارد از این رو چنین فردی در زمان غیبت امام معصوم شایستگی زعامت و رهبری جامعه اسلامی را دارد. علاوه بر این اصل عقلی روایات زیادی در این مورد هست که این امر را اثبات می کند (ر.ک به : ولایت فقیه ، ولایت فقاهت و عدالت ، آیت الله جوادی آملی ، قم : مرکز نشر اسرا 1378 ص 178تا 203) نکته سوم اینکه در بخشی از سوال شما چنین آمده است که امام حسین (ع)که بر علیه یزید قیام می کند هدف خود را مبارزه با فساد یزید اعلام می کند نه به هم خوردن ساختار حکومتی اسلام توسط یزید در حقیقت او قیام می کند که سنت پیامبر را احیاء کند،سنت پیامبر ساده زیستی عدالت و...بوداین در حالی است که امام حسین (ع)در موارد مختلفی هدف خود را بر پایی حکومت اعلام نمود و آن را حق خود معرفی نموده است به عنوان مثال ایشان در جمع لشگریان کوفه فرمودند: ما خاندان پیامبر اسلام از این سران مدعی خلافت از بنی امیه سزاوارتریم که خلافت را بر عهده گیریم (بحار الانوار ج 44 ص 377) همچنین در نامه به بزرگان بصره فرمودند:ما خاندان پیامبر از دیگران بر حکومت سزاوارتریم ( بحار الانوار ج 44 ص 340) علاوه بر اینکه محدود نمودن سنت پیامبر به مواردی که بدان اشاره نمودید دلیلی ندارد امام حسین در این کلامشان فرمودند من می خواهم به سیره و روش پیامبر و پدرم عمل کنم یکی از سیره های پیامبر و حضرت علی (ع) تشکیل حکومت بود ( ولایت فقیه ،ولایت فقاهت و عدالت ، عبدالله جوادی آملی ،ص 340)
بحث در ماهیت حکومت است نه شکل آن،در اسلام حکومتی مطلوب است که رهبری آن بدست عالم عادل مدیر مدبر باشد،عقل می گوید تا عالم هست نوبت به غیر عالم نمی رسد وتا عادل وجود دارد نوبت به غیر عادل نمی رسد. برگرفته از پرسمان |
به نام خدا پاسخ خیلی ساده و روشن است اما متأسفانه دوست عزیزمان که گویا صاحب این سایت است پاسخی غیر منصفانه و با تعمّد و غرض ورزی به این سوال داده بله درست است که امام حسین(ع) برای تغییر شیوه حکومت داری قیام نکرد، فقط برای اصلاح دین محمد(ص) قیام کرد. خوب پس تمام نکته همینجاست، دین محمد(ص) چیست؟ پاسخ: دین محمد(ص) اجرای همان احکام الهی است که در قرآن و سنت رسول الله آمده خوب عقل سلیم می گوید برای برقراری این دین باید حاکم آن آشنا به کتاب خدا و سنت رسول الله باشد. همان دو شرطی که امام علی(ع) در پذیرش حکومت بعد از عمر بیان می کند و عمر یک شرط دیگر اضافه کرده بود که پیروی از سیره ی خلافای پیشین بود و امام آنرا نمی پذیرد و جکومت به عثمان می رسد. خوب به نظر شما چه کسی آشناتر به احکام اسلام است، یک مهندس برق؟ یک استاد دانشگا؟ یک شخص معروف؟ یک تاجر؟ یا یک عالم آشنا به فقه اسلامی
|

(ماهیت دعوت پیامبر در مکه و مدینه) (آيا ايران دولت اسلامي است) (حکومت ایران چگونه حکومتی است) (درزمان امام زمان کدام سلسله حکومت میکرد؟) (حکومت اسلامی چگونه حکومتی است) (حکومت از نظر اسلام) (شکل حکومت دراسلام) () (حکومت از نظراسلام) (ایا حکومت ایران اسلامی است) (شکل حکومت اسلامی در عصر غیبت) (حکومت براساس دین در مدینه چگونه بود) (ایاحکومت فقط مخصوص خداست) (نوع حکومت مورد نظر اسلام) (اداره حکومت به روش پیامبر) (آیا در زمان پیامبر دعوت به اسلام شرایط عمومی بودن را داشت) (نحوه اداره حکومت از دیدگاه اسلام) (نظام ایران آیا عوض می شود) (روش تغییرات در حکومت امام زمان با توجه) (حکومت مطلوب اسلام)