پرسشکده مرجع پرسش و پاسخ فارسی ایران
مسئلهی مهم آن است که هرگز از سؤالکردن دست برندارید. برای هر حس کنجکاوی، یک پاسخ وجود دارد.
نمی دانید؟! بپرسید!
می دانید؟! پاسخ دهید!
|
1 پاسخ
الف )-تقویت تمرکز در هنگام مطالعه:
مشکل مطرح شده «عدم تمرکز حواس» موضوعى است که بسیارى از دانشجویان از آن رنج مىبرند و دلایل مختلف و متعددى مىتواند داشته باشد. همان طور که خود مىدانید تمرکز حواس در هر کارى از جمله مطالعه ودرس خواندن از ضروریات قطعى است. تمرکز حواس حالتى ذهنى و روانى است که در آن حالت تمام قواى حسى، روانى و فکرى انسان روى موضوع خاصى متمرکز مىشود و تضمین کننده امر یادگیرى و انجام صحیح کارها و رهاییدن از خطرات احتمالى است. به هر حال در یک جمعبندى کلى مىتوان گفت اکثر افراد به دلایل عمده زیر با عدم تمرکز فکر و حواس مواجه مىشوند: 1- کسانى که خود را به انجام کار یا مطالعه درسى مجبور مىکنند که تمایل درونى چندانى به آن ندارند که در این صورت تمام قواى ذهنى و روانىشان به طور خودکار از آن موضوع پرت مىشوند و دچار حواسپرستى مىشوند. چنین افرادى ممکن است مدتها با بىعلاقهگى کارهایى انجام مىدهند یا به دنبال درس یا رشته تحصیلى خاصى تلاشهایى صورت مىگیرد و به عبارت دیگر خود را مجبور به انجام آن کار یا مطالعه مىبینند. 2- فشارهاى روانى نیز از عوامل عمده تشتت فکرى است. بیشتر افراد زمانى که با مسألهاى مواجه مىشوند اگر معتقد باشند زمان کافى براى حل آن ندارند و یا توانایى حل مسأله و کسب توفیق را در خود نبینند دچار نگرانى و اضطراب مىشوند و در نتیجه این نگرانىها، ترس از شکست، افکار منفى عدم اعتماد به نفس و خیالبافىهاى منفىگرایانه توان عمل و ابتکار و خلاقیت را از شخص سلب مىکند و به جاى این که روى موضوع خاص تمرکز کنند، بر ترس و احتمال شکست خود تمرکز مىکند و یأس و ناامیدى بر او چیره شده و موجب حواسپرتى مىشود. 3- گاهى نیز برخى حوادث و اتفاقات که فضاى روانى فرد را دچار اختلال مىکند (نظیر آنچه در زندگى شخصى، تحصیلى، خانوادگى، اجتماعى و اقتصادى و... رخ مىدهد) امکان تمرکز حواس را از بین مىبرد. 4- گاهى عدم رعایت بهداشت مطالعه و اصول و قوانین آن و بهره نگرفتن از روش مناسب مطالعه باعث خستگى جسمى و روانى شده و آمادگى روانى لازم براى مطالعه و درس خواندن از بین رفته و احساس بىعلاقهگى و به دنبال آن عدم تمرکز حواس بر او مستولى مىشود. 5- تکثر و تعدد فعالیتهاى فرد مخصوصا اگر در توان انسان نباشد باعث عدم تمرکز حواس مىشود. T{راههاى مقابله با عوامل حواسپرتى:}T روشن است براى مقابله با هر یک از عوامل فوق که هر کدام به گونهاى مانع تمرکز حواس مىشود، باید به راهکار خاص و مناسب با آن توجه نمود. در عین حال نکات زیر مىتواند به عنوان راهکارهاى کلى مؤثر واقع شود که امیدواریم با عمل کردن بر آنها به نتیجه مطلوب و ثمربخش آن دست یابید: 1- در ابتدا و قبل از هر چیز براى تمام فعالیتهاى درسى و غیردرسى برنامهریزى کنید. اوقات شبانهروز را در یک جدول زمانبندى شده از هنگام بیدارى تا موقع خواب یادداشت نموده و براى هر کارى، زمان خاصى و مناسب آن را معین نمایید و سعى کنید طبق همان برنامه تنظیم شده به انجام همان فعالیت مشخص (کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و...) بپردازید. حتى زمان معین و مشخصى را در طول روز براى اندیشیدن درباره موضوعات مختلف با تخیلات و افکار مزاحم اختصاص دهید. این کار حداقل 2 فایده مهم دارد: الف) نظم و انضباط در تمام فعالیتها حتى در اندیشهها و افکارتان راه پیدا مىکند که خود بسیار ارزشمند است. ب ) اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین به سراغتان آمد و باعث حواسپرتى شما مىشود مىتوانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره فلان زمان خاص و معین شده است و بدینوسیله از آن عامل مزاحم نجات پیدا کرد. تأکید مىکنیم براى هر کار و فعالیتى وقت مشخص معین گردد و در آن وقت به هیچ امرى غیر از آن کار نپردازید. 2- اصول و قوانین لازم براى یک مطالعه سودمند را بشناسید و آن را به دقت رعایت فرمایند ما نیز در اینجا به چند مورد اشاره مىکنیم: الف) با مد نظر قرار دادن هدف خود از مطالعه و درس خواندن احساس نیاز به مطالعه را در خودتان شعلهور سازید. ب ) به هنگام مطالعه یا حضور در کلاس از افکار ناامیدکننده کسل کننده و غیرمنطقى بپرهیزید و همواره امید و قدرت و توانایى را در ذهن خود حفظ کنید. ج ) همیشه براى مطالعه یا سر کلاس، کاغذ و قلمى داشته باشید و نتبردارى کنید یا خلاصهاى از مطالب را یادداشت کنید تا در فضاى روانى درس و مطالعه قرار داشته باشید نه این که به دنبال افکار و ذهنیات خود باشید. د ) با پیشمطالعه وارد کلاس شوید و پرسشهایى که درباره درس به ذهنتان مىرسد بلافاصله از استاد بپرسید و به خود اجازه ندهید سؤال مطرح شده، ذهنتان را به خود مشغول نموده و به تدریج از فضاى روانى کلاس خارج شوید. با این روش ساده مىتوانید فرایند تدریجى و محتواى درسى کلاس را پىگیرى کرده و خود را در فضاى درسى یا مطالعه قرار دهید. ه ) زمان و مکان مطالعه باید از نظر فیزیکى و روانى از شرایط مناسب برخوردار باشد و هرگونه عاملى را که مىتواند باعث حواسپرتى شود (نظیر سر و صداها، سرما و گرما، نور کم یا خیلى شدید و...) از محیط مطالعه خود حذف کنید. 3- در صورتى که تعدد کارها و فعالیتهاى غیردرسى باعث عدم تمرکز مىشود آنها را به حداقل ممکن برسانید و به خود بگویید در این دوره و زمان مهمترین وظیفه و کار من مطالعه و درسخواندن و ارتقاء سطح علمى است و فعالیتهاى جانبى متعدد مزاحم وظیفه اصلى من است و با آنها خداحافظى کنید. 4- اگر مشکلات شخصى، اجتماعى، خانوادگى و... یا آنچه شما آن را یک شکست عاطفى نامیدید، باعث عدم تمرکز حواستان مىشود، بدانید که: الف) زندگى فردى هیچکس خالى از مشکل نیست و ذهن هیچ فردى خالى محض نیست و از طرف دیگر با صرف فکر کردن و مشغولیت ذهنى درباره چنین مشکلاتى، هیچ دردى دوا نخواهد شد پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه ذهن خود را از آن مسایل برهانید. ب ) به هنگام مزاحمت آن افکار به خود قول بدهید در این باره خواهم اندیشید (و زمانى را براى این کار در شبانهروز اختصاص دهید). ج ) در صورت امکان به اتفاق یکى از دوستان خود مطالعه کنید و یا مباحثه کنید. 5- در صورتى که موضوع یا موضوعات خاص و محدودى باعث حواسپرتىتان شده به دنبال راه حل مناسب آن باشید چرا که آن موضوع خاص در حکم علت عدم تمرکز حواس شماست. پس براى مقابله با آن باید ابتدا علت و عامل اصلى را شناسایى کرده و در پى حذف یا تقلیل آن برآمد ولى اگر موضوعات متعدد مختلف باعث حواسپرتى مىشود به نکات چهارگانه فوق توجه فرمایید. ب )- جلوگیری از تحریک سریع: در مورد موضوع مطرح شده توجه شما خواهر گرامى را به توصیههاى زیر جلب مىکنیم و قبل از پاسخ متذکر مىشویم که تنها ره رهائى از آنچه بیان نمودهاید توکل به خداوند و استعانت از مقام اهل بیت و بعد عمل کامل و دقیق به توصیهها مىباشد و الاّ اگر عمل نکنید و یا به آنها به شکلى کم بها دهید نه ما معجزه گرى مىدانیم و نه هماى سعادت و تاج پاکى و طهارت بىزحمت در کف شخصى قرار مىگیرد. 1. ذهن و محتواى ذهن خود را کنترل کنید لذا همیشه براى تفکر و تصور و خیالپردازى موضوعات خوب، مناسب و مورد علاقه در دسترس داشته باشید. به محض ورود افکار زشت و باطل به ذهنتان سریع از دنبال نمودن آن و پر و بال دادن به آن ممانعت کنید و خود را به کارهاى دیگر به خصوص کارهایى که بیشتر به آن علاقه دارید خود را مشغول سازید و ذهن خود را بیکار رها نکنید و با برنامهریزى قبلى فرصتهاى ذهنى را بشکلى مطلوب پر سازید و مجال را براى ورود افکار باطل و انحرافى باز نگذارید. و لذا نه تنها دیگر صحنههاى قدیمى مشاهده شده را در ذهن خود مرور نکنید بلکه به افکار جدید انحرافى نیز اجازه ورود به ساحت ذهنتان را ندهید. 2. از نگاه کردن به مناظر و رفتارها و... تحریککننده جلوگیرى کنید. در این لحظه چشمان خود را بسته و یا به زمین یا آسمان خیره شوید. 3. از گوش سپردن به کلمات و سخنانى که موجب بروز این افکار مىگردد جدا اجتناب کنید و همیشه براى گوش خود غذا مطلوب آماده داشته باشید. مانند کتب مورد علاقه، نوارهاى مذهبى و... 4. ورزش مانند پیادهروى، دویدن، نرمشهاى سخت و آرام ـ را هرگز در طول روز فراموش نکنید بگونهاى ورزش کنید که بدن شما عرق کرده و نیروى ذخیره شده را مصرف کند و موجب نشاط روحى و جسمى شما گردد. البته در روزهاى آغازین شاید شما را خسته کند ولى بعداز یک هفته استمرار نشاطآور خواهد بود. مدت ورزش نباید از 30 دقیقه کمتر باشد. 5. رژیم غذایى خود را کنترل کنید. از مصرف غذاهایى که از چربیهاى حیوانى سرشار است حتىالمقدور اجتناب کنید و همینطور در مصرف ویتامینهاى محرک نیروى جنسى که نیاز جنسى را افزایش مىدهد میانهروى را پیش گیرید. 6. از شرکت در محافل و مجالسى که یادآور این گونه افکار است و حتى رفاقت با دوستانى که این نوع سخنان و افکار نقل دوستى آنهاست اجتناب کنید و یا بصورتى شرکت کنید که میزان تأثیر آن به حداقل برسد. 7. از مطالعه کتب اخلاقى و کتبى که یادآور مرگ، حساب آخرت، فضل و رحمت و عقاب الهى است غفلت نکنید لذا بر اساس برنامه طراحى شده روزى 20 صفحه از کتب مربوطه به این موضوعات را مطالعه کنید. ما به شما مطالعه کتب شهید دستغیب به ویژه کتب معاد، سراى دیگر، قلب سلیم، گناهان کبیره و کتب اخلاقى عرفا مانند کتب میرزا جواد آقاى تبریزى، صراط سلوک نوشته آقاى حسن زاده، نامههاى عرفانى و... را توصیه مىکنیم. 8. براى مدت 24 ساعت خود برنامهریزى کنید و بگونهاى با اعمال و کارهاى خوب، پسندیده خود را مشغول سازید که فرصت براى بروز افکار و اعمال ناروا باز نباشد و لذا باید برنامه شما افزون بر فشردگى داراى محتواى خوب و مورد علاقه و رغبت برانگیز باشد البته پایان روز عملکرد خود را با برنامه طراحى شده بسنجید و روز به روز بر میزان موفقیت خود بیافزایید. همین طور بر طبق این برنامه شما باید اوقات فراغت خود را کشف و براى لحظه لحظه عمر خویش برنامهریزى داشته باشید. 9. نسبت به انجام عبادات و بخصوص نماز با حضور قلب و رعایت آداب آن سخت اهتمام داشته باشید و بدانید که هر چه بر انجام عبادت بیشتر توجه داشته باشید به همان میزان از گناه دور شده و طى کردن مسیر پاکى برایتان راحتتر خواهد شد و در رسیدن به اهداف خود بیشتر موفق خواهید بود. نکته مهم اینکه اکنون که به لطف خداوند ودقت و توجه کافى شما توانستهاید مشکل خود را دریابید و در صدد حل آن برآمدهاید که بخش مهم از راه و حل مسأله است باید شدیدا شکرگذار خداوند متعال باشید چرا که بسیارى افراد از درک این مشکل و مسأله غافل و ناتوان هستند. بنابراین مطمئن باشید اگر تصمیم جدى به حل آن گرفته و تلاش کافى داشته باشید خداوند هم به شما کمک خواهد کرد و هرگز مأیوس نشوید. ج )- درمان وسواس: واژه وسواس در اصطلاح به معنی حدیث نفس است به طوری که گویی کسی آهسته از درون با انسان سخن می گوید و او را به دقت فراوان و بی مورد در انجام امور دعوت می نماید. کار شیطان را نیز وسوسه گویند، زیرا با چنین پیامی از درون، آدمی را به کار بد دعوت می نماید. در حدیثى از امام صادق )علیهالسلام( مىخوانیم : ما من مؤمن الا و لقلبه اذنان فى جوفه : اذن ینفث فیها الوسواس الخناس ! و اذن ینفث فیها الملک ! فیؤید الله المؤمن بالملک ، فذلک قوله و ایدهم بروح منه : هر مؤمنى قلبش دو گوش دارد ، گوشى که در آن وسواس خناس (شیطان) می دمد ، و گوشى که فرشته در آن مىدمد ، خداوند مؤمن را به وسیله فرشته تقویت مىکند ، و این همان است که مىفرماید : و ایدهم بروح منه . بیماری وسواس وسواس یک بیمارى عصبى و روانى است و روانشناسان و روانپزشکان امروزى آن را فکر و اندیشه مداوم و مکررى مىدانند که فرد مبتلا به آن علىرغم کوشش فراوان خود قادر نیست آن را از ذهن خویش خارج سازد این افکار مزاحم که بدون اختیار فرد به سراغ وى مىروند گاهى او را به تکرار برخى کارها و اعمال بىفائده وا مىدارد. هر چند وى به بیهودگى و عدم ضرورت و غیرمنطقى بودن آن عمل واقف است ولى نمىتواند از انجام آنها خوددارى کند و زندگى عادى و عملکرد فرد را مختل مىکند و بسیار وقتگیر است. و گاهى بخاطر تمسخر یا مخالفت علنى یا ترحّم دیگران عمل تکرارى خود را مخفى مىکند وسواس از قدیمی ترین اختلالات شناخته شده روانی است که بین مردم از شیوع نسبتا بالایی( حدود دو درصد جامعه ) برخوردار است . این بیماری به لحاظ عوامل آن بسیار پیچیده و متنوع است و درمان آن ممکن است ، ولی نیز دشوار می نماید، مگر اینکه شخص مبتلا واقعا بخواهد علاج شود و به روش درمانی آن پاسخ صحیح دهد. الگوهای وسواس در این اختلال چهار الگوى عمده علائم را مىتوان یافت: 1- شایعترین الگو، وسواس آلودگى و متعاقب آن اقدام به شستوشوى مکرر براى رفع آلودگى و یا کسب طهارت است. بنابراین عمل وسواس به شکل شستن یا تمیز کردن است. 2- دومین الگوى شایع وسواس، وسواس تردید و متعاقب آن اقدام جبرى براى امتحان کردن است. مثلاً احتمال باز ماندن شیرگاز، کلید برق و. به سراغ فرد مىآید و به دنبال آن چندین بار براى مطمئن شدن از بسته بودن شیرگاز و یا. به خانه برمىگردد و به اجاق گاز مثلاً سر مىزند. 3- افکار وسواسى سومین الگوى وسواس است این افکار که به طور تکرارى و ناخواسته به سراغ فرد آمده و ذهن او را به خود مشغول مىکند محتواى این افکار معمولاً عمل جنسى یا پرخاشگرى یا آسیبرساندن است و از نظر بیمار غیرقابل تحمل و شرمآور است. وسواس فکری می تواند مشکلات متعدد و مسایل آزاردهنده بسیاری را برای شخص مبتلا و اطرافیانش به همراه داشته باشد . در این حالت شخص مبتلا ممکن است تصاویری ذهنی به شکل صحنه های وحشتناک و ناراحت کننده بسیاری داشته باشد که هر چه بیماری سعی در مقاومت در مقابل آنها دارد ، نمی تواند از آنها خلاص شود این وسوسه فکری از موضوعات بسیار کلی؛ مانند سوال ذهنی درباره اینکه : چه کسی خدا را آفریده ؟ هدف از زندگی چیست ؟ گرفته تا افکار گناه آلوده جنسی و ترسهای مرضی و ..... متفاوت است و تقریبا همه این افکاتر بیمار را در وضعیت وحشتناکی قرار می دهند . 4- چهارمین الگو، کندى وسواس است. این بیماران ساعتها وقت خود را صرف خوردن غذا یا اصلاح سر و صورت، مسواک یا آماده شدن براى خواب یا مرتب کردن لباسها مىکنند. لازم به ذکر است گاهى ترکیبى از دو یا چند الگوى فوق به سراغ فرد مىآید. عوامل بروز بیماری وسواس عوامل مختلفى ممکن است باعث بروز این بیمارى شود: 1- گاهى ترشح ناموزون بعضى مواد شیمیایى در مغز باعث به وجود آمدن این بیمارى مىشود که شرح آن در کتب علمى قابل پىگیرى است. 2- اضطراب نیز یکى از عوامل این بیمارى است که البته گاهى علت آن اضطراب نیز براى فرد مبتلا به وسواس معلوم نیست. 3- گاهى بر اثر یک اتفاق مشکل آفرین و پرفشار مثل مرگ یکى از نزدیکان یا بعضى مسائل جنسى یا بیمارى وسواس رخ مىدهد. 4- عقدههاى فرو خورده، ناکامىهاى درون ریخته شده نیز گاهى باعث این بیمارى مىشود. 5- گاهى نیز احساس گناهکار بودن باعث وسواس شدن است. 6- نا آگاهی و برداشت نادرست و افراطی از احکام شرعی علت دیگر بیماری وسواس است. 7- گاهی وسواس از روی تقلید از نزدیکان به فرد منتقل می شود مانند والدین و دیگر فامیل. و-عوامل دیگرى که در این نوشتار نمىگنجد. ضررهای بیماری وسواس همان گونه که مىدانید مشکل وسواس، موجب اختلال در بسیارى از کارهاى انسان مىشود. در ابتدا براى این که شما به صورت جدىتر به فکر درمان این بیمارى باشید و راهکارهاى ارائه شده را، دقیقاً به کار گیرید به بعضى از اثرات و پیامدهاى وسواس در زندگى انفرادى و اجتماعى اشاره مىشود: 1- یکى از ضررهاى جبرانناپذیر وسواس، اتلاف وقت و از دست دادن سرمایه ارزشمند عمر است و این خسارت بزرگى است زیرا بازیابى زمان از دست رفته امکانپذیر نیست. 2- اسراف در مصرف آب یا چیزهاى دیگر 3- صرف انرژى زیاد براى انجام کارهاى تکرارى 4- بازماندن از انجام کارهاى مهم زندگى از جمله تحصیل یا کارهاى دیگر 5- از دست دادن تمرکز فکرى 6- منزوى شدن و کم رنگ گشتن هویت و شخصیت اجتماعى 7- روبه رو شدن با تمسخر و استهزاى دیگران 8- ایجاد مشکل در خانواده و آزار و اذیت براى آنها و یا کسانى که به نحوى با شخص ارتباط دارند (مانند هم اتاقىها و.) گفتنى است که خوشبختانه این مشکل با جدیت و همّت والاى شما و کسب آگاهى لازم در این رابطه قابل حل است. البته باید با پشتکار و حوصله، به راه کارهاى ارائه شده عمل کنید تا ان شاء الله، مشکل به زودى برطرف گردد. روش درمان وسواس این بیماری از آن جهت که هم به عنوان یک بیماری روان تنی شناخته شده است و هم زمینه ساز بسیاری از انحراف های دینی در انسان است ، دارای روشهای درمانی متعدد است؛ مانند درمان دارویی، مشاوره و درمان روانی و توصیه های دینی. مشاوره و درمان روانی: در درمان غیردارویى، از الگوهاى مختلف براى کاهش این اختلال بهره مىگیرند که به برخى از آنها به طور اجمال اشاره مىکنیم زیرا از این تکنیکها متناسب با نوع و شدت و ضعف بیمارى استفاده مىشود: 1- شناخت درمانى، در این روش طى جلسات مکرر و متعدد، بینش بیمار درباره تعارضهاى درونى خود به کمک رواندرمانگر تغییر مىیابد. 2- رفتار درمانى: روشهاى متعدد و متنوعى است از کارشناس مربوطه بیمار را به کارها و فعالیتهایى جهت کاهش سطح اضطراب و در نتیجه فکر یا عمل وسواس او وا مىدارد. 3- گاهى نیز روانشناس با ایجاد ارتباط با خانواده بیمار به کاهش ناهماهنگىهاى احتمالى در خانواده و تصحیح ارتباطات خانوادگى آنها مىپردازد. روشهای کلی درمان: برای علاج و درمان این بیماری ابتدا باید نوع آن را شناخت و روش درمانی مناسب با آن را انتخاب نمود . ما در این قسمت به برخی از روشهای کلی مبارزه با این حالت اشاره می نماییم. 1- عدم پاسخ دهی: مهمترین و کلی ترین راه درمان وسواس، بی توجهی به پیام های آن و عدم پاسخ دهی عملی به آن است . این بیماری در صورتی ادامه می یابد و تشدید می شود که به نداهای درونی آن که مبتنی بر تکرار عمل ، یا دقت بی مورد و یا قضاوت غیر منطقی و افراطی نسبت به امور است، پاسخ دهی عملی شود. برای مقابله با این حالت بهترین راه بی اعتنایی به این پیامها و ترتیب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتی این روش عملی شود ، به طور قطع از شدت ابتلا به آن کاسته خواهد شد. 2- تقابل به ضد: برای کسانی که از آلودگی و نجاست هراس دارند و این هراس منشا اضطراب و وسواس در آنها شده است ، آلوده سازی عمدی شخص توسط خود او یا دیگران ، از راههای درمان و رفع حساسیت به این امر است . اگر این روش با تکرار تحمل شود به طور قطع موثر خواهد بود. 3- فرمان ایست: در منابع علمی جدید ، برای متوقف کردن افکار وسواسی ، علاوه بر درمانهای دارویی و قبل از آن درمانها ، از روشهای خاصی استفاده می شود که مهمترین آنها روش توقیف فکر نام دارد، بدین ترتیب است که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد افکار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، فریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان فکر وسواسی را متوقف می کند . درمان دارویی: بیماری وسواس چون دارای ریشه های هورمونی است و با فعالیت های هورمونی بدن نیز در ارتباط است ، پزشکان با تجویز داروهایی سعی می نمایند فعالیت های هورمونی بدن را متعادل سازند و از این طریق کمک می کنند تا فرد بتواند راحت تر با این مشکل طرف شود و آن را از خویش براند. پیشنهاد های دینی: در منابع اسلامی و وسواس پدیده شناخته شده ایست و به آن به عنوان وسوسه ای از سوی شیطان اشاره می شود . به عنوان مثال در کتاب اصول کافی ( باب عقل و جهل ) آمده است : در نزد امام صادق (ع) شخصی را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد ، حضرت فرمود : چگونه عاقل است که شبطان را اطاعت می کند؟ توصیه های عملی 1. رساله عملیه مرجع تقلید خود را دقیقاً مطالعه کنید (به خصوص بخشهاى مربوط به طهارت، نجاست، غسل و وضو) وخود را ملزم کنید که براى غسل و وضو یا آب کشیدن بدن، لباس و یا چیزهاى دیگر، به همان کیفیتى که در رساله آمده عمل نمایید و از زیادهروى جدّاً پرهیز کنید و بعد از این که طبق رساله غسل کردید یا چیزى را با آب شست و شو دادید و آب کشیدید، هیچ گونه شکى در طهارت آن به دل راه ندهید و اگر احساس مىکنید، هنوز پاک نشده و یا غسل و وضو تحقق پیدا نکرده، اعتنا نکنید و با همان وضع نماز بخوانید و سایر کارهاى خود را انجام دهید. 2- اگر مبتلا به وسواس در شست و شو هستید، خود را در معرض چیزهاى آلوده و نجس قرار دهید و یا به تجسّم چنین موقعیتهایى بپردازید و از انجام دادن آن کار خوددارى نکنید. ، از فردى بخواهید خودش را در معرض این موقعیتها یا موضوعهاى ذکر شده قرار دهد بدون این که «واکنش بى اختیارى» از خودش نشان دهد. سپس شما نیز همان کار را انجام دهید. این کار باعث مىشود موضوعها یا موقعیتهاى اضطراب آور، کم کم اثر خود را از دست بدهد و اضطراب شما کاهش پیدا کند. در واقع ریشه و علت اصلى وسواس (اضطراب) از بین برود. 3- به لحاظ شرعی هر چیزی که قبلا پاک بوده ، تا یقین به نجاست آن نداشته باشیم ، پاک است و نباید آن را نجس فرض کرد ، زیرا مخالف شریعت است . 4- اصولا هر چیزی که نمی دانیم نجس یا حرام است ، پاک و حلال است، زیرا اصل در اشیاء بر پاکی و حلیت است و نجس و حرام بودن دلیل می خواهد. حال درباره چیزهایى که به آنها دست زدهاید (مثل ظروف و لباسها و یا پا گذاشتن روى فرشها و چیزهایى از این قبیل) در مورد همه اینها حکم طهارت جارى کنید، یعنى، همه آنها را نادیده بگیرید. لازم نیست شما هیچ کدام از آنها را آب بکشید و اگر اشکالى دارد به گردن ما. شما فعلاً موظّف هستید، فقط به راهکارهاى ارائه شده، عمل کنید و به حکم طهارت و نجاست، فقط و فقط بر اساس آنچه در رساله آمده عمل کنید. 5- به خودتان تلقین کنید که «وسواس» یک نوع کار شیطانى است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم. 6- به خدا توکل کنید و از او استعانت بجویید تا هر چه زودتر بر این مشکل فایق آیید. دعا، ذکر و عبادت در این مورد حتی منابع اسلامی از قول معصومین (ع) روشهای متعددی را برای پیشگیری و درمان وسواس پیشنهاد کرده اند ، که از آن جمله، بهره از ادعیه و اذکار خاصی از جمله (لا اله الاالله) و ( لاحول و لا قوه الابا الله) می باشد که در حقیقت ماحصل همه آن روشها را می توان در ذکر خدا خلاصه کرد . مذهب و شکوهمندترین جلوه آن؛ یعنی نماز می تواند در زدودن وسواس فکری نقش بسیار مهمی بازی کند. برخی از اذکار و توجهات حین نماز نه تنها با روشها ارایه شده توسط رون شناسان قابل مقایسه است ، بلکه حتی بسیار مؤثر تر به نظر می رسد. استفاده زبان و ذهن از ذکر غیر المغضوب علیهم و الضالین که جدایی راه مومن را از ابلیس و شیطان نشان می دهد دست کم ده بار ، طی نمازهای یومیه و فیض بردن از سوره مبارکه ناس بعد از حمد ، بخصوص توجه آیات شریفه من شر وسواس الخناس الذی یوسوس فی الصدور الناس به عنوان عواملی قدرتمند در توقف افکار وسواسی مطرحند . همان طور که اشاره شد ائمه معصوم (ع) که پزشکان حقیقی بشرند ، برای دوری از وسواس ذکر خدا را پیشنهاد کرده اند و این فرمان الهی است که برای ذکر من نماز را به پا دارید (اقم الصلوه لذکری ) . راهکارهاى عملى جهت مقابله با وسواس فکرى و درمان آن عبارت است از: 1. غرقهسازى؛ بدین صورت که فرد مبتلا به آن، با اختیار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعى که از آن رنج مىبرد قرار دهد تا از آن فکر خسته و متنفّر شود. بنابراین هر روز، زمانى را به فکر کردن درباره موضوع وسواس فکرى خود اختصاص دهید و آن چنان وآن قدر درباره آن فکر کنید که از آن متنفّر شوید. در نتیجه هرگاه بدون اختیار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستید از روى اجبار تکرار کنید، اراده و اختیارتان در دور کردن آن فکر و اجتناب از آن، چیره و حاکم شود. 2. هرگاه ذهنتان بدون اختیار مشغول همان اوهام و افکار بیهوده وسواسى شد، مشت خود را محکم روى زمینى بکوبید با گفتن ذکر H}لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم{H از جاى خود بلند شده، تغییر حالت دهید تا بدینوسیله از آن فکر تکرارى و وسواس رهایى یابید. 3. کش نازکى را دور مچ دست خود بندید. هرگاه افکار وسواس به سراغ شما آمد، با کشیدن کش و رها کردن آن روى دستتان و ایجاد درد مختصرى روى مچ خود، از آن فکر رهایى خواهید یافت. 4. با خودتان عهد ببندید و برنامهریزى کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصى باشد (مثلاً 5/4 تا 5 بعدازظهر) و در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهنتان شد، به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرّر نیز مدتى رابه فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهید و ذهنتان را به آن مشغول سازید تا این که در طول روز و به طور پراکنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمنا آن زمان اختصاصى را به تدریج در طى (مثلاً 30 روز) روزى یک دقیقه کم کنید تا به صفر برسد. 5. هر روز به خود تلقین کنید که «من قادرم افکار وسواسىام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکى از راههاى مبارزه با افکار منفى است و وسواس فکرى نیز چیزى جز یک فکر منفى مزاحم نیست. گفتنى است که براى درمان وسواس فکرى نیاز به صبر و حوصله و پشتکار در به اجرا درآوردن راههاى فوق است تا این که به تدریج از آن افکار رهایى یابید و انتظار حل و درمان یک شبه آن را نداشته باشید. بنابراین با عمل به راهکارهاى ارائه شده و ارزیابى نتیجه آن، میزانپیشرفت خود در مهار وسواس در مکاتبه بعدى براى ما بفرستید تا در صورت لزوم، مطالب دیگرى برایتان ارسال گردد. ضمنا بعضى از این راهکارها در عرض همدیگر قرار دارد و هر کدام را که بهتر مىتوانید انجام دهید یا بهتر جواب مىدهد، آن را اجرا و پىگیرى کنید.{J 6- یکی از راه های مبارزه با وسواس فکری دعا و ذکر است. هر وقت دچار وسوسه شدید بدانید که این حالت از شیطان است و به خدا پناه ببرید. در روایات هست که ذکر لا حول و لا قوه الا بالله برای دفع وسوسه نفس وارد شده. V}(بحارالانوار، ج90، ص 186).{V در روایتی نیز نقل شده است شخصی به امام صادق(ع) از وسوسه شکایت کرد، حضرت فرمود دستت را بر سینه ات بکش و بگو بسم الله و بالله محمد رسول الله و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم اللهم امسح عنی ما احذر، سپس دستت را بر شکمت بکش و سه مرتبه همین ذکر را بگو. راوی می گوید من به جهت وسوسه زیاد نمازم را قطع می کردم، با خواندن این دعا خداوند مشکل من را برطرف کرد. V}(بحارالانوار، ج 92، ص 138).{V همچنین از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است شخصی از انصار از وسوسه در نماز به پیامبر شکایت کرد، حضرت فرمود: هر گاه خواستی نماز بخوانی با انگشت اشاره دست راست به ران پای چپت فشار بده و بگو بسم الله و بالله توکلت علی الله اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم V}(بحارالانوار، ج 85، ص 238).{V خواندن دعای خضر(ع) نیز وارد شده ر.ک: V}(بحارالانوار، ج 92، 174).{V منابع: 1- «شناخت و درمان وسوسه و وسواس» نوشته محمود ارگانى بهبهانى از انتشارات مجمع ذخایر اسلامى. 2- «درمان رفتارى وسواس» نوشته گیل اساستکتى ترجمه عباس بخشىپور رودسرى و مجید محمود علیلو از انتشارات نشر روان پویا (سال 1376) 3- وسواس و درمان آن نوشته آیه الله مظاهرى. 4- وسواس و درمان آن نوشته آقاى زمانى. برگرفته از پرسمان |
